کد مطلب:34908
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:28
ديدگاه روايات دربارة تكلّم خداوند چيست؟
شيخ طوسي (قدس سره) در «امالي» از ابوبصير از امام صادق (ع) نقل كرده است، فرمود
«لَمْ يَزَلَ اللهُ جَلَّ اِسْمُهُ عالِماً بِذاتِهِ، وَ لا مَعْلُوْمَ، وَ لَمْ يَزَلْ قادِراً بِذاتِهِ وَ لا مَقْدُوْرَ، قُلْتُ جُعِلْتُ فِداكَ، فَلَمْ يَزَلْ مُتَكَلِّماً؟ قالَ اَلْكَلامُ مُحْدثٌ كانَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ لَيْسَ بِمُتَكَلِّمٍ ثُمَّ اَحْدَثَ الْكَلامَ!» (بحارالانوار 4/68)
[خداوند هميشه بالذات عالم بود در حالي كه معلومي وجود نداشت، و بالذات قادر بود در حالي كه مقدوري نبود.
ابوبصير ميگويد گفتم فدايت شوم، آيا خداوند هميشه موصوف به صفت متكلم بوده؟ فرمود كلام، موضوع حادثي است خداوند متعال وجود داشت و متكلم نبود، سپس كلام را آفريد]!
همين حديث را مرحوم كليني در كافي با مختصر اضافاتي نقل كرده و در ذيل آن صريحاً آمده است «اِنَّ الْكَلامَ صِفَةٌ مُحْدَثَةٌ لَيْسَتْ بِاَزَليَّةٍ، كانَ اللهُ عَزَّوَجَلَّ وَ لا مُتَكَلِّمَ» [كلام و سخن گفتن، صفت حادثي است و ازلي نيست، خداوند متعال از ازل بوده و متكلمي وجود نداشت] (اصول كافي 1/107)
اين عبارت به وضوح فرق ميان «صفات ذات» و «صفات فعل» را بيان ميكند، صفات ذات همچون علم و قدرت است كه از ازل بوده، و نيازي به وجود مخلوقات ندارد، اما «صفات فعلي» صفاتي است كه بيرون ذات خدا است و عقل اين صفات را به هنگام صدور افعالي از خداوند انتزاع كرده و به او نسبت ميدهد مانند خالق و رازق، صفت تكلم نيز در زمرة همين صفات است، چون نوعي فعل و حركت ميباشد و ميدانيم حركت در ذات خداوند راه ندارد.
پيام قرآن ج 4
حضرت آيت الله مكارم شيرازي و ساير همكاران
مطالب این بخش جمع آوری شده از مراکز و مؤسسات مختلف پاسخگویی می باشد و بعضا ممکن است با دیدگاه و نظرات این مؤسسه (تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج)) یکسان نباشد.
و طبیعتا مسئولیت پاسخ هایی ارائه شده با مراکز پاسخ دهنده می باشد.